نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری در فلسفه، ادبیات و تاریخ

نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری در فلسفه، ادبیات و تاریخ

نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری، در موضوعات مختلف فلسفی، تاریخی و ادبی، و البته دیدگاه های شخصی در مسائل مختلف اجتماعی.
هر نوع برداشت از این وبلاگ به شرط ذکر منبع و یا لینک به مطلب مجاز است.

حیات مجدد رودخانه عراقیه

جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۸ ق.ظ
هشت سال پیش با دلتنگی عمیقی این مطلب را نوشتم:

اما بارندگی های اخیر، رودخانه عراقیه را مجددا زنده کرده است. اگرچه عمیقا از حادثه سیل و مصیبت هموطنانم متاسف و دردمندم، اما حیات مجدد رودخانه ها و تالاب های خشکیده که جان دوباره گرفته اند، امید بخش است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۳۸
بنفشه افتخاری

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است از بنفشه افتخاری، دکتری تاریخ و فلسفه علم دانشگاه لیون درباره نظریه اتمگرایانه در میان قدما که در ادامه از نظر می گذرد؛

آنچه که ما به عنوان اتم می شناسیم، قصۀ درازی دارد. قصۀ درازی که از عهد باستان آغاز می شود، هنوز هم ادامه دارد.  مفهوم امروزین اتم، در قرون اخیر پرورانده شده، ولیکن همچنان دانشمندان علم فیزیک و شیمی در حال کامل کردن نظریات و مفاهیم مرتبط با اتم هستند. برای پرورش این مفهوم بنیادی در علم، نظریه پردازان و دانشمندان از چندین جهت درگیر هستند: از یک سو، نظریه پردازان (متخصصان فیزیک نظری)، چند و چون این مفهوم را به لحاظ نظری تبیین میکنند، مدل و قواعدی را که رفتار این موجود نظری توصیف و پیش بینی کنند را در چهارچوب منطق و ریاضیات کشف و ابداع میکنند؛ از سوی دیگر دانشمندان حوزه تجربی، شرایطی که این مفاهیم صرفا نظری قابل آزمودن باشند را بررسی کرده و امکاناتی را بوجود می آورند که بتوان این مفاهیم نظری را  به بوته آزمایش سپرد.

اتمی که ما می شناسیم، آنقدر خرد و ریز است که نمیتوان آن را در دنیای محسوسات دریافت. موجودات دنیای اتمی و زیر اتمی با آزمایش هایی دریافت میشوند که چشم مسلح یا غیرمسلح، نقشی مستقیمی در درک آن ندارند. پس بدیهی است که درک و مشاهده حسی اتم در زمانهای گذشته امکانپذیر نبوده و هرگونه بحثی درباره اتم ها صرفا نظری باشد. فیلسوفان در قرون متمادی درباره امکان وجود و چگونگی اتم بحث کردهاند. حتی اعتقاد یا عدم اعتقاد به اتم ها، میتوانست جنبههای متافیزیکی مهمی برای فیلسوفان داشته باشد. آنها از اینکه دنیا از اتم ساخته شده باشد یا نه، نتایجی میگرفتند که به وجود و نقش خداوند در جهان هستی مرتبط بود.

شواهدی هست که در ایران، یونان و هند باستان، نظریات اتمگرایانه برای جسم مطرح شده اند. واژه اتم، از واژه یونانی اتوموس می آید که به معنای تجزیه ناپذیر است.  دموکریتوس یا ذیمقراطیس، از اولین فیلسوفان یونانی است که نظریه منسجمی درباره اتم ها از او در دست است، یا به قولی از اولین نظریه های اتمگ رایانه است. اتم های ذیمقراطیس، متفاوت و شناور در خلأ بودند. این اتمها با پیوستن بهم، در ابعاد و اشکال مختلف، ویژگیهای متفاوت اجسام را در طبیعت رقم میزدند؛ هر چه تغییر که ما در طبیعت شاهدیم، در نتیجه کنش و واکنش بین اتمهاست. این دنیایی که ذیمقراطیس توصیف می کرد، دنیای مادی گرایانهای بود که هیچ عامل خارجی یا متافیزیکی در آن دخالتی نداشت. این نظریه مخالف بزرگی به نام ارسطو داشت. ارسطو با شبهاتی، امکان عقلی وجود اتم را به چالش کشید. او استدلال کرد که هر آنچه که در تصور آید را میتوان در ذهن تقسیم کرد. پس به لحاظ عقلی، وجود چیزی که هم بعد داشته باشد و هم نتوان آن را تقسیم نمود، از محالات است.  پس از ارسطو، اپیکوریان و رواقیان تغییراتی در نظریه ذیمقراطیس بوجود آوردند که بتواند از پس شبهات ارسطویی برآید. با این حال، در قرون وسطی نظریات اتمگرایانه قادر نبودند از سایۀ سنگین سلطه فیزیک ارسطویی برهند.

در دنیای اسلام، در دوران شکوفایی علم، نظریه اتمگرایی نیز در بین متفکران اسلامی مطرح شد. واژۀ یونانی اتوموس، عینا ترجمه شده و به جای آن واژۀ جزء لایتجزی، به معنای تجزیهناپذیر جایگزین شد.  متکلمان معتزلی از اولین اندیشمندانی بودند که از اتمگرایی استقبال کردند. نظریۀ آنها در تاریخ فلسفه به اتمگرایی کلام مشهور است. در بین مورخان، دیدگاههای متفاوتی درباره اصل و منشا اتمگرایی کلام مطرح هست. برخی اتمگرایی کلام را تحت تاثیر اتمگرایی هندی، یونانی، اپیکوری و حتی آن را مستقل عنوان کرده اند.

اتمگرایی کلام دارای ویژگیهای خاصی می باشد. متکلمان، علاوه بر اجسام مادی، به اتمگرایی ریاضی نیز قائل بودند. یعنی اینکه خط و سایر اشکال هندسی را نیز متشکل از تجزیهناپذیرها میدانستند. بعضا نقطه و اتم را در هندسه معادل هم میگرفتند. اتمگرایی کلام، رقیب قدرتمندی چون پیوستهگرایی مشائیان داشت. مشائیان که پیرو ارسطو بودند، با اتم چه نظری و ریاضی و چه مادی مخالف بودند. ابن سینا، شیخ الرئیس، براهین ارسطو معلم اول را بسط و گسترش داده و دلایلی را که متکلمان در دفاع از اتم مطرح میکردند را رد نمود.

با این حال، اتمگراها، دلایل محکم متافیزیکی برای نظریه خود داشتند. متکلمان، دنیایی که پیروان ارسطو تشریح میکردند را رد میکرد. در نظریه ارسطویی جهان مادی، جهانی قدیم و باقی است. متکلمان وظیفه خود میدانستند که نظام عقلانی را پرورش دهند که موافق برداشت آنها از نص قرآن باشد. آنها جهان قدیم و باقی را نمیپذیرفتند. آنها جهانی را توصیف میکردند که متشکل از جواهر فرد یا اتمهاست. خداوند این اتم ها را از هیچ خلق میکند و هر لحظه ای که خداوند نخواهد، این اتم ها نیست میگردند. به عبارتی این جهان حادث و فانی بوده و قدیم و ابدی نیست. به علاوۀ اینکه نظریۀ فیزیکی که مشائیان ارائه میدادند، شامل موارد دیگری نیز بود که به زعم آنها خلاف تعالیم قرآن بود. جهانی واحد که خداوند علت اولی باشد، موافق برداشت آنها از قرآن نبود. آنها جهان را متکثر، و خداوند را ورای هستی میدانستند، نه جزئی از آن.

 پس از متکلمان معتزلی، متکلمان اشعری نیز از اتمگرایی کلام دفاع میکردند. آنها نیز وقع چندانی به شبهات ابن سینا ندادند. شاید در میان متکلمان اشعری، فخر رازی تنها متکلمی باشد که بیش از دیگران با شبهات ابن سینا درگیر شده و سعی نمود که نظریه نسبتا خود سازگاری از اتمگرایی کلام ارائه دهد که کمتر مورد چالش قرار گیرد.

به غیر از متکلمان، زکریای رازی نیز از اتمگرایی دفاع کرده است. وی به جنبه مذهبی اتمگرایی اهمیتی نمیداد. بر خلاف متکلمان، وجود اتمها را به شکلی تبیین میکرد که بر قدم ماده دلالت داشت. او در کیمیاگری با توسل بر اتمگرایی تبدیل عناصر به یکدیگر را توجیه میکرد.

داستان اتم مفهومی در زمان قرون وسطی در اروپا نیز ادامه داشت، ولی شاید نیاز بود که برای رشد و تبلور واقعی، دلایل مختلف علمی، اجتماعی دست به دست هم دهند تا فلسفه مدرسی و اسکولاستیک ارسطویی شکست خورده که در نتیجۀ آن مجالی برای نظریات غیر ارسطویی در همه عرصه ها بوجود آید.

منبع: خبرگزاری مهر

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۳:۴۳
بنفشه افتخاری


نام دکتر علی فهیم، عضو هیأت علمی دانشکده علوم مهندسی پردیس دانشکده‌های فنی، با حدود ۸۰ هزار استناد، در بین پژوهشگران پراستناد جهان قرار گرفت.

به گزارش روابط عمومی پردیس فنی، بر اساس رتبه‌بندی پژوهشگران پراستناد وبومتریکس نام عضو هیأت علمی دانشکده علوم مهندسی پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران در بین پژوهشگرانی است که فعالیت‌های تحقیقاتی او توسط جامعه علمی و دانشگاهی جز پراستناد‌ها به‌حساب می‌آید.

این رتبه‌بندی شامل شاخص اچ و استنادها تا اکتبر سال ۲۰۱۸ میلادی است. پژوهشگر و دانشمند برجسته پردیس در میان برترین استادان این رتبه‌بندی دارای شاخص اچ ۱۲۱ است. آثار تحقیقاتی وی ۷۹۵۴۹ بار مورد استناد قرار گرفته است. رتبه وی در بین ۳۱۶۰ پژوهشگر پراستناد جهان ۱۴۲۲ است.

منبع

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۷ ، ۲۲:۱۹
بنفشه افتخاری

مقاله ای از اینجانب با عنوان «ناسازگاری پیوسته‌گرایی هندسی واتم‌گرایی کلام در آرا فخر رازی» در شماره اخیر نشریه علمی پژوهشی فلسفه علم به چاپ رسیده که برای علاقه مندان در صفحه نشریه در دسترس است.

چکیده
اتم گرایی کلام که هم معتزله وهم اشاعره از آن دفاع کرده اند، شامل اتم گرایی هندسی نیز می گردد. اتم گرایی هندسی، اتم گرایی است که خطوط و اشکال هندسی را متشکل از تقسیم ناپذیرها می داند. به بیانی دیگر، در این نگاه، خط از گرد هم آمدن نقاط بوجود می آید. این دیدگاه با تعاریف اولیه کتاب اصول اقلیدس و در نهایت با هندسه کلاسیک ناسازگار می باشد. فخررازی که در ده هها ی آخر عمر خود از ات مگرایی دفاع کرده است، از این ناسازگاری آگاه بوده است. او در خلال بحث در برها ن ها ی مرتبط با اتم گرایی، تلاش ها یی برای رفع این ناسازگاری کرده است. علی رغم اینکه تلاش وی در بنیان نهادن
هندسه ای سازگار بااتم گرایی به ثمر نمی نشیند، ولی استدلالات او حاوی نکات ظریف و مهمی است که به لحاظ تاریخ و فلسفه ریاضیات حائز اهمیت است. در این مقاله، چند برهان فخررازی از کتاب المطالب العالیة بررسی و تحلیل شده و به زبان ریاضیات نوین تبیین م یگردد. . پسزمینه نظری این براهین تحلیل می شود تا به چارچوبی دست یافته که اهمیتشان از نظر تاریخ ریاضیات روشن گردد.دراین بین نشانداده میشود که چگونه رازی ساختار متفاوتی از هندسه کلاسیک روزگار خود را میآزماید. و همچنین پیشنهاد میگردد که ادله رازی در تاریخ نظریه بینهایت کوچکها در حد یک امکان در نظر گرفته شود.

لینک مقاله


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۱۴
بنفشه افتخاری

نقدی بر سریال پدر

دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۲۲ ق.ظ

به طور اتفاقی، با دیدن علاقه و استقبال خانواده ام به سریال پدر، پای این سریال زیبا نشستم. واقعا پس ازمدت ها سریالی از صدا و سیما دیدم که برایم جذاب بود. همین جذابیت و تحت تاثیر قرار گرفتن از افت و خیزهای داستان انگیزه ای شد که پس از سال ها دوباره دست به نقد ببرم.  سریال با نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی هر شب از شبکه دوم پخش می شود.


این سریال با شروع نفسگیر و طوفانی همراه بود و در همان قسمتهای ابتدایی با تمام کاستی ها و نقاط ضعفش مخاطب را از صمیم قلب با خود همراه می کند. در نیمه دوم سریال اما روند داستان به شدت افول می کند و به ضعف می گراید که البته مخاطبان وفادار این افول و افت را تحمل کرده اند. در این بین جا دارد که علل جذابیت و موفقیت و ضعف این سریال تحلیل گردد، شاید که دست اندرکاران این سبک سریال ها بیشتر دقت کنند و چنین موفقیتی را به اصلاح به این سادگی به زمین نکوبند. بخش اول داستان، که بیشتر روایت عشق حامد و لیلاست تا پدر، بخش موفق و برجسته این داستان است.


داستان با عشق شروع می شود. عشقی که در بین زد وخورد و تصادم دو نفر که ظاهرا از دو طرز فکر و فرهنگ متفاوت و حتی متضادند. مقوله عشق با همه جذابیت و زیبایی خودبخودی اش، اگر درست نقل نشود بر دل مخاطب نمی نشیند. من به شخصه این سریال را دوست داشتم، روایت عشق بین این دو با همه ایده آل بودن و شاید فراواقعی بودنش، برایم باور پذیر بود.  شخصیت ها به درستی قاب بندی شده بودند. لیلای سرکش، لیلای طغیانگر جسور، عشقش هم جسورانه و سرکشانه است و حامد محجوب و عمیق، عشقش در پنهانی ترین لایه های وجودش نهان. باید تبریک گفت به نویسنده و کارگردان، که چقدر زیبا از کنتراست شخصیتی ایندو استفاده کرده اند. در نتیجۀ این تقابل، چالشی احساسی برای این دو نفر و متعاقبا برای مخاطب ایجاد شده است. بازی بسیار خوب هر دو بازیگر دیدنی است. ریحانه پارسا، در تجربه اولش نقشی را آفرید که در ذهن مخاطبانش ماندگار خواهد بود. لیلا دختری است که احساساتش را بروز می دهد، دختری برونگرا که احوالات روحی اش در رفتار و چهره اش منعکس می گردد.  ما در طول داستان ریحانه پارسا را با چهره هایی متفاوت و متضاد با انعطافی بی نظیرمی بینیم که کاملا احساس آن لحظه لیلا را به باور مخاطب می نشاند.


متقابلا، نقش حامد نیز باورپذیراست؛ حامد پسری است با اراده، محکم، عمیق و البته خجالتی. سینا مهراد به خوبی این شخصیت را به تصویر کشیده و مخاطب او را می پذیرد و دوست دارد.


نکته دوم، نقش پررنگ تعالیم و الگوی زندگی مذهبی در این داستان است. اگرچه فیلم و سریالهایی از این دست بسیارند، اما اینجانب به طور قطع می توانم بگویم کمتر قدرت داشته اند تا اینگونه مفاهیم ناب دینی را بر دل مخاطب بنشانند. روایات آیات قرآن درآخر هر قسمت، یکی از خلاقیت های اثرگذار در این سریال بود که به طور ضمنی، حضور تعالیم قرآن را در زندگی روزمره به مخاطب گوشزد می کند. این سریال از جنبه هایی با دلشکسته (علی رویین تن، 1386) مقایسه می شود. اگرچه اینجا بحث بر سر قوت وضعف دلشکسته نیست، اما به نظر اینجانب این دو داستان تنها در کلیشه قابل مقایسه اند و این سریال ویژگی های منحصر به فرد خود درحدی داراست که اثری مستقل باشد. روایت دینمداری در سریال پدر، بر پایه ای ترین مفاهیم دینی همراه است: ایمان به خدا، توکل بر خدا، حجب درون، خانواده و قرآن. این روایت نه با سیاست آمیخته می شود، نه از فرقه  و تفکری خاص حمایت می کند، و نه حتی بر تشیع تاکید دارد، که مذهب اکثریت مردم ایران است. به عبارتی به حقیقت برای وصل کردن آمده و نه فصل کردن! این روایت دینمداری بر محور اصولی می چرخد که هر متأله معتقد به خدا را جذب می کند، نه صرفا پیرو عقیده و طرز فکر خاصی را.  در این سریال ما جنبه ای از دین سر و کار داریم که اهل عطوفت و مداراست و با باطن افراد در می آمیزد، نه ظاهر آنها.

البته باید ذکر شود که این سریال هم بمانند اغلب فیلم و سریالهای از این دست، دچارعارضه عدم شناخت و دست کم گرفتن طرف مقابل غیرمذهبی است. دچار کلیشه های تکراری است که زن در خانواده غیر مذهبی حتما باید بی توجه به خانواده و به دنبال مد و لباس و فال قهوه باشد. همیشه در این خانواده ها دعواست. اگر چه لیلای داستان باید چیزی را در خانواده حامد پیدا کند که در خانواده خود نداشته است، اما ای کاش کمتر سیاه-سفیدی به چشم می آمد. لیلا چارچوب فکری محکمی برای خود داشته است که آنقدر جسور است که در خیابان می تازد، خودروی خود را به آتش می کشد، دزد نیست ولی می تواند گوشی استاد خود را کش برود. جای این چارچوب فکری در این سریال خالی است! این معارضات به جای اینکه ناشی از استدلال ها و تجربه هایی برآمده باشد، لیلایی  جایگزین شده که تنها دارای کمبود خانواده و توجه است. دختری که از کمبود توجه و خانواده رنج ببرد، به راحتی با جنس مخالف (همکلاسی ها و پسر عمویش)  مراودات بدون جذب و محو شدن را ندارد! لیلا با هر طرز فکری در این سریال، دختری است با شخصیت قوی، یک شخصیت قوی بر زیربنای فکر و عاطفی محکمی استوار است. (و البته نباید بگذریم از اینکه در گوشه و کنار ذکر می شود که حضور پدر لیلا در زندگی اش قوی است).


به هر روی پس از نیمه ای زیبا، احساسی، قوی و موفق، با مرگ شخصیت محبوب سریال، دفتری دیگر آغاز می شود. از اینجا به بعد نقش پدر با بازی مهدی سلطانی پررنگ می شود. در واقع حداقل، بنا به عنوان سریال، داستان از اینجا باید آغاز شود. بازی پدر چشمگیر وعنصر پدر در داستان تاثیرگذار است. خانواده حامد بنا بر حمایت از لیلا می گذارند. علی رغم تلاش ها، داستان افول می کند. شخصیتها به کنار گذاشته شده و داستان صرفا ماجرا محور می گردد. داستان با وقایعی پیش می رود که بعضا بخشی عظیمی از آن متاسفانه خاله زنکی است. ای کاش، داستان به جای حذف وزنه سنگینی چون شخصیت حامد، درگیر کنش و واکنش بین لیلا و حامد یا لیلا و خودش بود. چراکه طبیعتا پس از فرو کشیدن هیجانات عشق، با آغاز چالش های واقعی زندگی، اینجا است که تحول درونی لیلا می باید عمق پیدا کند و تثبیت شود. به نظر اینجانب، نادیده گرفته شدن این بخش از روند منطقی در این داستان ناشی از ضعفی است که پیشتر بدان اشاره شد: یعنی دست کم گرفتن فرهنگ و طرز فکری که لیلا در آن رشد کرده بود. لیلا، در این روند فردی احساسی است که قبل از عشق، طغیان می کرد و حالا سر تسلیم محض فرود آورده. در این تحول ، جای تعقل و تفکر و چالش های متعاقب آن خالی مانده است!


 اگر اینها در داستان فراهم بود، شاید حتی ارزش داشت مخاطب با لیلا عزادار شود و سوگواری کند و رنج عظیم از دست دادن را تجربه کند. به شخصه، اصلا نمی فهمم چرا در وضعیتی که مردم برای رهایی از خستگی و تنش های روزمره به سریال شب پناه می آورند باید درگیر درد مصیبت شوند؟! درست است که آمار بالای مرگ و میر تصادف جاده ای کمتر خانواده ای را در جامعه ما از این درد بی نصیب گذاشته است، ولی واقعا لازم نبود سریالی که می توانست با شادی و نشاط و شیرینی عشق، ذهن و فکر مخاطب را هم آرامش ببخشد و هم به لحاظ معنوی رشد دهد، یک سریال مصیبت زده و ماتم زده گردد. بسیار از مخاطبان منتظرند که حامد برگردد: اگر برگردد، سریال به یک سرهم بندی توهم آمیز هندی تبدیل می شود. بخش دوم همان ارزشهای نیم بندی که دارد را هم از دست می دهد، هرچند که شاید مخاطبان عزادار را کمی تسلی بخشد.

در آخر، باید تقدیر شود از روند خوب داستان که بر خلاف سریال های رایج تلویزیون، نه کند است نه تند. داستان با چینشی آرام و پیوسته، منطقی پیش می رود. چینش جالب سکانسها آنقدر خوب است که با وجود اینکه همان اول مخاطب می فهمد حامد مرده، ولی همچنان تعلیق را برای مخاطب نگه می دارد. با این وجود، گاه و بیگاه صحنه هایی اشتباه تدوین شده و اشتباه در انتخاب لباسها و زمان و صحنه ها در ذوق مخاطب می زند. به هر روی به شخصه از سریال هر شبی توقع ندارم که در این موارد بی نقص باشد. با همه ضعف ها و کاستی ها به نویسنده، کارگردان و همگی عوامل سریال دست مریزاد گفته و از زحماتشان تقدیر می کنم. این سریال در من و بسیاری ازافراد تاثیرات مثبت و سازنده ای داشت و توجه ما را به جنبه های فراموش شده ای از زندگی و معنویت جلب کرد و امیدوارم همچنان شاهد پیشرفت و آثار بهتری از ایشان باشیم.

بنفشه افتخاری

مرداد 1397 تهران

پی نوشت: در نظرات مخاطبان، مواردی چون اقتباس از سریال هندی پدر عروس و تنهایی لیلا دیدم. اگرچه اقتباس، با حفظ ویژگی های منحصر به فرد خود داستان، به خودی خود ایراد نیست، ولیکن چون این دو سریال را ندیده ام نظری در این مورد ندارم.




۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۲۲
بنفشه افتخاری

گزارش همایش «فلسفه طبیعی در تمدن اسلامی»

سه شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۵۰ ق.ظ
منبع:سایت پژوهشکده تاریخ علم
نوشته:  بنفشه افتخاری

مقدمه

پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران،  به منظور گسترش تعاملات بین رشته ای،  خصوصا حوزه هایی از علم و دانش که ارتباط تنگاتنگی با مباحث تاریخ علم دارد، اقدام به برپایی همایشهای گوناگون در حوزه های مختلف می نماید.  فلسفه طبیعی، تاریخ و گذشته مبانی نظری علومی چون فیزیک، شیمی، زیست شناسی و سایر علوم عصر جدید را در بر می گیرد. لذا برای پژوهشگران و دانشجویان حوزه های تاریخ و فلسفه علم، پرداختن به این مقوله در دستور کار قرار دارد.  با توجه به این مهم، پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران، برای برگزاری همایشی در سطح ملی با عنوان «فلسفه طبیعی در تمدن اسلامی»، همت ورزید.  پیش از برگزاری همایش، در یک فرصت شش ماهه در رایزنی با اساتید مختلف، از پژوهشگران و دانشجویان فعال در این حوزه دعوت به عمل آمد. در نهایت در بهمن ماه هزار و سیصد و نود و شش، با جمع آوری مقالات و دستاورد تحقیقات پژوهشگران تحت نظارت دکتر نجفقلی حبیبی، دبیر علمی همایش، چارچوب نشست ها مشخص گردید. این همایش، در سه نشست برنامه ریزی شد: 1- طبع، طبایع، تجربه و برهان؛ 2- ابن سینا در فلسفه طبیعی؛ 3- فلسفه طبیعی و کلام. در نهایت این همایش در صبحگاه روز چهارشنبه، شانزدهم اسفند هزارو سیصد نود و شش، در سالن همایشهای پژوهشکده،  با خوش آمد گویی دکتر مسعود صادقی، ریاست محترم پژوهشکده تاریخ علم آغاز به کار نمود. 

دفترچۀ خلاصۀ مقالات فارسی و انگلیسی و همچنین فایل سخنرانی‌ها را می‌توان از اینجا دریافت کرد.

سخنرانی های همایش «فلسفه طبیعی در تمدن اسلامی»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۰:۵۰
بنفشه افتخاری

همایش «فلسفه طبیعی در تمدن اسلامی»

پنجشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۵۵ ب.ظ

اینجانب افتخار داشتم که دبیر اجرایی همایش «فلسفه طبیعی در تمدن اسلامی» در پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران باشم. خود نیز سخنرانی تحت عنوان «تکیه بر اصل سادگی در ردیه فخر رازی بر نظریه صورت و ماده» به زبان انگلیسی داشتم. کلیه سخنرانی ها و چکیدۀ آنها برای علاقه مندان در نشانی زیر در دسترس است.

نشانی اطلاعات مربوط به همایش در سایت پژوهشکده تاریخ علم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۷ ، ۱۴:۵۵
بنفشه افتخاری

بریدن درختان

چهارشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۴۱ ب.ظ

نوروز امسال، برای تجدید خاطره، استراحت و دیدار اقوام به روستای پدری سر زدم. روستایی که با وجود خشکسالی های اخیر، همچنان سبز و زیبا باقی مانده بود. متاسفانه دیدن کوچه های عریان و بدون درخت بسیار متعجب و متاسفم کرد. با خبر شدم که دهداری برای تامین هزینه های مسجد روستا، اقدام به بریدن درختان و فروختن چوب آنها با بهایی بسیار نازل کرده است. این عمل تاسف انگیز و نابخردانه اغلب اهالی روستا را ناراحت کرده بود. امید است که با نظارت بیشتر بر عملکرد دهداری ها، مسئولین امر متوجه باشند که چه خطر زیست محیطی روستاهای مجاور کویر را تهدید می کند و در این بین، چه نقشی درختان بلند ریشه دار در زمین ایفا می کنند. بگذریم که زیبایی آن سایه سارهای بلند درختان همه از دست رفته!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۴۱
بنفشه افتخاری

شکاکیت در فلسفه اسلامی

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ب.ظ

یکی از خوانندگان گرامی وبلاگ پرسشی مطرح نموده بودند، از آنجا فکر کردم، ممکن پرسش دیگران هم باشد، آن را در اینجا هم قرار می دهم:

به نظر شما پیشرفت اپیستمولوژی در غرب با اپیستمولوژی در ایران وفلسفه اسلامی قابل مقایسه هست؟ونقاط قوت کدامیک بیشتر است؟

 مشکلی که من با این سوال شما دارم، این است که خیلی کلی است. معرفت شناسی از دیدگاه فلسفه اسلامی یعنی چه؟

خود عبارت فلسفه اسلامی عبارتی گنگ است. چون ما به مفهوم فلسفه، اسلامی یا غیر اسلامی اش را نداریم. اگر فلسفه از دین اقتباس یا ریشه داشته باشد، ما دیگر وارد علم کلام شده ایم، نه فلسفه. به هر حال به طور کلی اگر فلسفه اسلامی را فلسفه ای که در دنیای اسلام پرورده شده، فرض کنیم، باز هم قطعا نمی توانیم سوال شما را به این شکل طرح کنیم. چون دربین خود فیلسوفان مسلمان به حدی تشدد و تکثر آراء هست، که نمی توان گفت معرفت شناسی فلسفه اسلامی دقیقا چیست که بخواهیم آنها را با معرفت شناسی غرب مقایسه کنیم.

به طور کلی بحث معرفت شناسی، بحث چیستی دانستن است. دانستن یک دشمن و یک رقیب قدرتمند به نام شکاکیت دارد. شکاک بر دانسته های شما می تواند خط بطلان بکشد و به سادگی شما را به آنچه فکر می کردید می دانید، مشکوک کند. تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز هیچ معرفت شناسی قادر به پاسخ گویی به شکاک نبوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۲
بنفشه افتخاری

گفتگوی اختصاصی “جامعه فلسفه ایران” با سرکار خانم “بنفشه افتخاری”

پژوهشگر تاریخ و فلسفه علم، دانشجوی دکترای فلسفه، عضو دپارتمان فلسفه دانشگاه لیون3 و فارغ التحصیل از دانشگاه ژنو.

 

جامعه فلسفه ایران : با توجه به آشنایی شما با فلسفه تحلیلی و فلسفه قاره ای دارید، به نظر شما جامعه فلسفی ایران به کدام یک از این دو گروه گرایش دارد؟

بنفشه افتخاری : با سلام و درود به شما و سپاس از حسن نظر شما، باید بگویم که من پیش از ترک ایران در محافل فلسفی ایران حضور مؤثری نداشتم. در آن زمان بیشتر در کسوت یک دانش آموخته فیزیک بودم تا فلسفه. با وجود علاقه ام به اغلب حوزه های فلسفی، مطالعاتم محدود به مباحث فلسفه فیزیک بود. در واقع تحصیلات جدی من در فلسفه پس از رفتن به اروپا بود. الان هم که برگشتم، هنوز فرصتی فراهم نشده که جامعه فلسفی ایران را به خوبی بشناسم. به همین دلیل، خیلی کلیشه ای: با توجه به اینکه فلسفه قاره ای از دیر زمانی است که در ایران تدریس می شود، پس این گرایش احتمالا ریشه دارتر است. به علاوه اینکه فکر می کنم فلسفه قاره ای به مبانی فرهنگی ما نزدیکتر هم هست. اما از حدود سال 80 به این طرف که رشته کارشناسی ارشد فلسفه علم در ایران پایه گذاری شد و پس از آن هم گروه فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه علوم بنیادی بنیان گذاشته شد،. دانش آموختگان این مکتب که اغلب از دیگر رشته های علوم و فنی- مهندسی وارد فلسفه شده اند، نسل جدی و با انگیزه ای محکم در فلسفه اند. در نتیجه می توانم بگویم که نسل نویی که به تحلیلی گرایش دارند با وجود کم شمار بودن، قابل ملاحظه اند.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۴
بنفشه افتخاری