نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری در فلسفه، ادبیات و تاریخ

نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری در فلسفه، ادبیات و تاریخ

نیستان فلسفه

نوشته های بنفشه افتخاری، در موضوعات مختلف فلسفی، تاریخی و ادبی، و البته دیدگاه های شخصی در مسائل مختلف اجتماعی.
هر نوع برداشت از این وبلاگ به شرط ذکر منبع و یا لینک به مطلب مجاز است.

۱۱ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است

حسینعلی باستانی راد

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۱:۰۸ ق.ظ

حسینعلی باستانی راد از پاسداران دل‌سوخته فرهنگ و تاریخ این سرزمین


🔸️در برخی از نسخه‌های خطی مجلس و مجموعه‌ای در دانشگاه تهران، چند صفحه تحلیل و توصیف نسخه‌شناسانه به خطی بسیار خوش به نسخه اضافه شده است. سبک نوشتاری این صفحات بوی نیمه اول قرن حاضر را می‌دهد؛ خبر از نویسنده خوش‌ذوق و خوش‌قریحه را می‌دهد که به اشعار توجه ویژه داشته و آنها را بازنویسی و وزن آنها را اصلاح کرده... این اضافات، در تشخیص و شناسایی نسخه بسیار کارگشا است؛ خصوصا وقتی که با نسخه درهم و برهم و پراکنده و سخت‌خوان طرف هستیم. برخورد من با این صفحات خوش‌منظر و کارا، در نسخه‌خطی از مجلس از وحید قزوینی بود. می‌بایست صاحب این ریدرز نوت را شناسایی می‌کردم و راهی طولانی را طی کرده که به زنده‌یاد حسینعلی باستانی‌راد ختم شد.

دستنوشته زنده‌یاد باستانی‌راد

 



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

🔸️زنده یاد باستانی‌راد، فردی است که به واسطه علاقه شخصی خود، عمری را در شهرها و روستاها گشته و مجموعه‌ شگرف گرانبهایی از نسخ خطی را شناسایی و گردآوری کرده و به عبارتی آنها را حفظ و از خطر نابودی و گم شدن نجات داده است. او مجموعه خود، متشکل از هزار و اندی نسخه را به دانشگاه تهران و مجلس واگذار کرد. برخی از این نسخ، تک نسخه و دریچه نویی هستند در شکاف دیوار تاریک تاریخ... آنچه در میان نسخه‌پژوهان به میان می‌آید وی در گمنامی درگذشت و از آنچه او کرد قدردانی درخوری نشد! روحش شاد و یادش ماندگار!

آنچه زنده‌یاد ایرج افشار درباره مرحوم باستانی‌راد در کتاب نادره‌کارانش آورده در تصویر ذیل مشاهده می‌کنید:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۰ ، ۰۱:۰۸
بنفشه افتخاری

داشتن هویت رسمی؛ ضرورت ارتباط علمی

شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۰۷ ب.ظ

⚫️ با سلام و عرض تعذیت به مناسب ایام سوگواری سیدالشهدا

این روزها که ارتباطات آکادمیک منحصر به فضای مجازی شده، به نظر ضروری است که اساتید و دوستان صاحبنظر، درباره آداب ارتباطات آکادمیک مطلب بنگارند. بنده البته خود را استاد نمی دانم ولی پیش می آید که دوستان و دانشجویان گرامی، نسبت به این حقیر لطف داشته و با حسن نظر، سوالات علمی و فلسفی بپرسند. نکته ای بعضا بسیار به چشم می‌آید، عزیزانی که با یک عکس مبهم گل و بلبل، نام مخفف، مبهم یا مستعار، بدون معرفی خود، سوال می پرسند و توقع پاسخ و توجه دقیق هم دارند!!


اینکه انسان باید قدرت ایستادن بر هویت خود را داشته باشد، بحثی جدایی است و وارد مباحث حاشیه ای آن مخصوصا برای خانمها نمی‌شوم، هرچند که برایم قابل درک نیست که چرا باید فردی از درج نام خود و یا عکس متعارفی از خود، همانگونه در اجتماع و در انظار عمومی ظاهر می‌شود طفره برود.

 

🔹درعرف آکادمیک بین المللی، بسیاری از اساتید، اگر حتی ایمیل شما یاهو و امثالهم باشد، و یک ایمیل رسمی آکادمیک نباشد، اصلا آن ایمیل را نمی‌خوانند. می‌دانم که چنین چیزی برای همه میسر نیست و برای افرادی که دانشجو یا عضو رسمی از یک ارگان آکادمیک نباشند، این حق را محفوظ می دانم که جوینده و پرسنده باشند. ولی داشتن یک اکانت با نام و هویت رسمی مشخص از ضروریات و از آداب اولیه یک ارتباط علمی است.

 

⁉️وقتی فردی از معرفی خود، از اینکه با هویت خود سوال بپرسد، اِبا دارد، چطور توقع دارد که استادی که اصلا نمی داند طرفش کیست؟ چه کاره است؟ نامش چیست؟ جنسیتش چیست؟ *هدفش چیست؟* در کمال اخلاص، وقت و سواد و تخصصش را بی دریغ عرضه کند.

 

حداقل، ادب این است که اگر پروفایل فردی، گویای مشخصاتش نیست، فرد خودش را معرفی با نام و مشخصات کامل تحصیلات و اطلاعات مربوطه معرفی کند و بعد توقع پاسخ داشته باشد.

مخلص کلام، از آداب ارتباطات علمی، مشخص بودن هویت طرفین است. پس اگر قصد سوال از استادی در فضای مجازی دارید:

1- اگر میسر است با ایمیل رسمی دانشگاه،

اگر نیست،

2- با ایمیل، تلگرام یا واتس آپ یا هر وسیله دیگر، با پروفایل رسمی که نام و نام خانوادگی و عکس رسمی و وابستگی سازمانی را نشان دهد.

اگر عذری برای داشتن پروفایل رسمی هست،

3- در اولین جمله بعد از سلام، خود را *کامل* معرفی کنید به شکلی که جنسیت و رده علمی شما برای مخاطب محرز باشد.

در غیر این صورت، به طرف مقابلتان حق بدهید که به حسن نیت شما اعتماد نکند!
غرض یادآوری نکته‌ای ریزی بود در عرف ارتباطات علمی، امیدوارم که راهگشای دوستان در پویش تحقیقاتی‌شان باشد🙏

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۱۳:۰۷
بنفشه افتخاری

محرم سبز

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۱ ب.ظ

 

 

یکی از شیرینترین خاطرات دوران جوانی و نوجوانی نسل ما دورهم بودن هایی بود که در شب های محرم یک روز قبل و بعد از مراسم دور هم ظرف ها را می شستیم، یا کمک می کردیم که نذری یا شام عروسی و غیره پخته شود و ظرفهایش شسته شود. در آن ظرف شستن های کنار جوی و حوض حیاط، لحظات بسیار شیرینی را سپری می کردیم.

 

آنروز ها گذشت، دیگر نه کسی برای عروسی ظرف می شوید و نه برای مراسم عزا و نه نذری! چند سالی است که دیگر نه کسی سفره پاک می کند و نه مردم نیازی می بینند کاسه و ظرف برای نذری گرفتن ببرند! سفره و ظرفهای یکبار مصرف کار همه را راحت کرده است. ای کاش باور کنیم در کنار این همه تجملات و راحتی ظاهری که نصیبمان شده، چه چیزی بزرگی را از دست داده و می دهیم! از لحظات شیرین با هم بودن ها، گرفته تا هزینه گزاف مراسم ها و در نهایت پاکیزگی شهر و مادرمان زمین!!!

 

این روزها دست به دست پیام ها می چرخد که به جای نذری های شبهای محرم، بیایید هزینه فلان کار را بپردازیم، من قصد ندارم از چنین دیدگاهی دفاع کنم! احترام می گذارم به احساس و عقیده کسی که به نذری دادن در این شب ها اعتقاد دارد، به او دستمریزاد و خدا قوت می گویم! فقط حرفم این است کمی بیاندیشیم درباره عواقب کارهایمان! آیا ائمه دین ما که اینقدر از پرهیز از اسراف و دوستی طبیعت دم زده اند راضی اند اینطور ما بر محیط زیست و طبیعت خود بتازیم!!!

 

چه اشکالی دارد به فرهنگ گذشته خود برگردیم با هم بپزیم و پهن کنیم و جمع کنیم و بشوییم!!! چه اشکالی دارد چون گذشته هر کس ظرف خود را برای نذری گرفتن با خود ببرد!! چه اشکالی دارد که برای پالایش روح خودمان زمینمان هم پاک بماند! خیلی سخت نیست کمی همت و مسئولیت پذیری می خواهد تا محرمی سبز داشته باشیم.

پی نوشت: در مساجد تعداد زیادی ظروف وقفی هست که در گذشته های نه چندان دور برای مراسم استفاده می شد ولیکن سالهاست همه خاک می خورند!!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۸ ، ۲۱:۳۱
بنفشه افتخاری

حیات مجدد رودخانه عراقیه

جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۲:۳۸ ق.ظ
هشت سال پیش با دلتنگی عمیقی این مطلب را نوشتم:

اما بارندگی های اخیر، رودخانه عراقیه را مجددا زنده کرده است. اگرچه عمیقا از حادثه سیل و مصیبت هموطنانم متاسف و دردمندم، اما حیات مجدد رودخانه ها و تالاب های خشکیده که جان دوباره گرفته اند، امید بخش است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۸ ، ۰۲:۳۸
بنفشه افتخاری

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است از بنفشه افتخاری، دکتری تاریخ و فلسفه علم دانشگاه لیون درباره نظریه اتمگرایانه در میان قدما که در ادامه از نظر می گذرد؛

آنچه که ما به عنوان اتم می شناسیم، قصۀ درازی دارد. قصۀ درازی که از عهد باستان آغاز می شود، هنوز هم ادامه دارد.  مفهوم امروزین اتم، در قرون اخیر پرورانده شده، ولیکن همچنان دانشمندان علم فیزیک و شیمی در حال کامل کردن نظریات و مفاهیم مرتبط با اتم هستند. برای پرورش این مفهوم بنیادی در علم، نظریه پردازان و دانشمندان از چندین جهت درگیر هستند: از یک سو، نظریه پردازان (متخصصان فیزیک نظری)، چند و چون این مفهوم را به لحاظ نظری تبیین میکنند، مدل و قواعدی را که رفتار این موجود نظری توصیف و پیش بینی کنند را در چهارچوب منطق و ریاضیات کشف و ابداع میکنند؛ از سوی دیگر دانشمندان حوزه تجربی، شرایطی که این مفاهیم صرفا نظری قابل آزمودن باشند را بررسی کرده و امکاناتی را بوجود می آورند که بتوان این مفاهیم نظری را  به بوته آزمایش سپرد.

اتمی که ما می شناسیم، آنقدر خرد و ریز است که نمیتوان آن را در دنیای محسوسات دریافت. موجودات دنیای اتمی و زیر اتمی با آزمایش هایی دریافت میشوند که چشم مسلح یا غیرمسلح، نقشی مستقیمی در درک آن ندارند. پس بدیهی است که درک و مشاهده حسی اتم در زمانهای گذشته امکانپذیر نبوده و هرگونه بحثی درباره اتم ها صرفا نظری باشد. فیلسوفان در قرون متمادی درباره امکان وجود و چگونگی اتم بحث کردهاند. حتی اعتقاد یا عدم اعتقاد به اتم ها، میتوانست جنبههای متافیزیکی مهمی برای فیلسوفان داشته باشد. آنها از اینکه دنیا از اتم ساخته شده باشد یا نه، نتایجی میگرفتند که به وجود و نقش خداوند در جهان هستی مرتبط بود.

شواهدی هست که در ایران، یونان و هند باستان، نظریات اتمگرایانه برای جسم مطرح شده اند. واژه اتم، از واژه یونانی اتوموس می آید که به معنای تجزیه ناپذیر است.  دموکریتوس یا ذیمقراطیس، از اولین فیلسوفان یونانی است که نظریه منسجمی درباره اتم ها از او در دست است، یا به قولی از اولین نظریه های اتمگ رایانه است. اتم های ذیمقراطیس، متفاوت و شناور در خلأ بودند. این اتمها با پیوستن بهم، در ابعاد و اشکال مختلف، ویژگیهای متفاوت اجسام را در طبیعت رقم میزدند؛ هر چه تغییر که ما در طبیعت شاهدیم، در نتیجه کنش و واکنش بین اتمهاست. این دنیایی که ذیمقراطیس توصیف می کرد، دنیای مادی گرایانهای بود که هیچ عامل خارجی یا متافیزیکی در آن دخالتی نداشت. این نظریه مخالف بزرگی به نام ارسطو داشت. ارسطو با شبهاتی، امکان عقلی وجود اتم را به چالش کشید. او استدلال کرد که هر آنچه که در تصور آید را میتوان در ذهن تقسیم کرد. پس به لحاظ عقلی، وجود چیزی که هم بعد داشته باشد و هم نتوان آن را تقسیم نمود، از محالات است.  پس از ارسطو، اپیکوریان و رواقیان تغییراتی در نظریه ذیمقراطیس بوجود آوردند که بتواند از پس شبهات ارسطویی برآید. با این حال، در قرون وسطی نظریات اتمگرایانه قادر نبودند از سایۀ سنگین سلطه فیزیک ارسطویی برهند.

در دنیای اسلام، در دوران شکوفایی علم، نظریه اتمگرایی نیز در بین متفکران اسلامی مطرح شد. واژۀ یونانی اتوموس، عینا ترجمه شده و به جای آن واژۀ جزء لایتجزی، به معنای تجزیهناپذیر جایگزین شد.  متکلمان معتزلی از اولین اندیشمندانی بودند که از اتمگرایی استقبال کردند. نظریۀ آنها در تاریخ فلسفه به اتمگرایی کلام مشهور است. در بین مورخان، دیدگاههای متفاوتی درباره اصل و منشا اتمگرایی کلام مطرح هست. برخی اتمگرایی کلام را تحت تاثیر اتمگرایی هندی، یونانی، اپیکوری و حتی آن را مستقل عنوان کرده اند.

اتمگرایی کلام دارای ویژگیهای خاصی می باشد. متکلمان، علاوه بر اجسام مادی، به اتمگرایی ریاضی نیز قائل بودند. یعنی اینکه خط و سایر اشکال هندسی را نیز متشکل از تجزیهناپذیرها میدانستند. بعضا نقطه و اتم را در هندسه معادل هم میگرفتند. اتمگرایی کلام، رقیب قدرتمندی چون پیوستهگرایی مشائیان داشت. مشائیان که پیرو ارسطو بودند، با اتم چه نظری و ریاضی و چه مادی مخالف بودند. ابن سینا، شیخ الرئیس، براهین ارسطو معلم اول را بسط و گسترش داده و دلایلی را که متکلمان در دفاع از اتم مطرح میکردند را رد نمود.

با این حال، اتمگراها، دلایل محکم متافیزیکی برای نظریه خود داشتند. متکلمان، دنیایی که پیروان ارسطو تشریح میکردند را رد میکرد. در نظریه ارسطویی جهان مادی، جهانی قدیم و باقی است. متکلمان وظیفه خود میدانستند که نظام عقلانی را پرورش دهند که موافق برداشت آنها از نص قرآن باشد. آنها جهان قدیم و باقی را نمیپذیرفتند. آنها جهانی را توصیف میکردند که متشکل از جواهر فرد یا اتمهاست. خداوند این اتم ها را از هیچ خلق میکند و هر لحظه ای که خداوند نخواهد، این اتم ها نیست میگردند. به عبارتی این جهان حادث و فانی بوده و قدیم و ابدی نیست. به علاوۀ اینکه نظریۀ فیزیکی که مشائیان ارائه میدادند، شامل موارد دیگری نیز بود که به زعم آنها خلاف تعالیم قرآن بود. جهانی واحد که خداوند علت اولی باشد، موافق برداشت آنها از قرآن نبود. آنها جهان را متکثر، و خداوند را ورای هستی میدانستند، نه جزئی از آن.

 پس از متکلمان معتزلی، متکلمان اشعری نیز از اتمگرایی کلام دفاع میکردند. آنها نیز وقع چندانی به شبهات ابن سینا ندادند. شاید در میان متکلمان اشعری، فخر رازی تنها متکلمی باشد که بیش از دیگران با شبهات ابن سینا درگیر شده و سعی نمود که نظریه نسبتا خود سازگاری از اتمگرایی کلام ارائه دهد که کمتر مورد چالش قرار گیرد.

به غیر از متکلمان، زکریای رازی نیز از اتمگرایی دفاع کرده است. وی به جنبه مذهبی اتمگرایی اهمیتی نمیداد. بر خلاف متکلمان، وجود اتمها را به شکلی تبیین میکرد که بر قدم ماده دلالت داشت. او در کیمیاگری با توسل بر اتمگرایی تبدیل عناصر به یکدیگر را توجیه میکرد.

داستان اتم مفهومی در زمان قرون وسطی در اروپا نیز ادامه داشت، ولی شاید نیاز بود که برای رشد و تبلور واقعی، دلایل مختلف علمی، اجتماعی دست به دست هم دهند تا فلسفه مدرسی و اسکولاستیک ارسطویی شکست خورده که در نتیجۀ آن مجالی برای نظریات غیر ارسطویی در همه عرصه ها بوجود آید.

منبع: خبرگزاری مهر

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۳:۴۳
بنفشه افتخاری

بریدن درختان

چهارشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۴۱ ب.ظ

نوروز امسال، برای تجدید خاطره، استراحت و دیدار اقوام به روستای پدری سر زدم. روستایی که با وجود خشکسالی های اخیر، همچنان سبز و زیبا باقی مانده بود. متاسفانه دیدن کوچه های عریان و بدون درخت بسیار متعجب و متاسفم کرد. با خبر شدم که دهداری برای تامین هزینه های مسجد روستا، اقدام به بریدن درختان و فروختن چوب آنها با بهایی بسیار نازل کرده است. این عمل تاسف انگیز و نابخردانه اغلب اهالی روستا را ناراحت کرده بود. امید است که با نظارت بیشتر بر عملکرد دهداری ها، مسئولین امر متوجه باشند که چه خطر زیست محیطی روستاهای مجاور کویر را تهدید می کند و در این بین، چه نقشی درختان بلند ریشه دار در زمین ایفا می کنند. بگذریم که زیبایی آن سایه سارهای بلند درختان همه از دست رفته!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۴۱
بنفشه افتخاری

شکاکیت در فلسفه اسلامی

يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۲ ب.ظ

یکی از خوانندگان گرامی وبلاگ پرسشی مطرح نموده بودند، از آنجا فکر کردم، ممکن پرسش دیگران هم باشد، آن را در اینجا هم قرار می دهم:

به نظر شما پیشرفت اپیستمولوژی در غرب با اپیستمولوژی در ایران وفلسفه اسلامی قابل مقایسه هست؟ونقاط قوت کدامیک بیشتر است؟

 مشکلی که من با این سوال شما دارم، این است که خیلی کلی است. معرفت شناسی از دیدگاه فلسفه اسلامی یعنی چه؟

خود عبارت فلسفه اسلامی عبارتی گنگ است. چون ما به مفهوم فلسفه، اسلامی یا غیر اسلامی اش را نداریم. اگر فلسفه از دین اقتباس یا ریشه داشته باشد، ما دیگر وارد علم کلام شده ایم، نه فلسفه. به هر حال به طور کلی اگر فلسفه اسلامی را فلسفه ای که در دنیای اسلام پرورده شده، فرض کنیم، باز هم قطعا نمی توانیم سوال شما را به این شکل طرح کنیم. چون دربین خود فیلسوفان مسلمان به حدی تشدد و تکثر آراء هست، که نمی توان گفت معرفت شناسی فلسفه اسلامی دقیقا چیست که بخواهیم آنها را با معرفت شناسی غرب مقایسه کنیم.

به طور کلی بحث معرفت شناسی، بحث چیستی دانستن است. دانستن یک دشمن و یک رقیب قدرتمند به نام شکاکیت دارد. شکاک بر دانسته های شما می تواند خط بطلان بکشد و به سادگی شما را به آنچه فکر می کردید می دانید، مشکوک کند. تا جایی که من اطلاع دارم، هنوز هیچ معرفت شناسی قادر به پاسخ گویی به شکاک نبوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۲
بنفشه افتخاری

رویکردهای متفاوت در معرفت شناسی

يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۱۲ ب.ظ

موضوع و سوال معرفت شناسی چیستی دانش می باشد که در این رویکرد ها معرفت شناسان با ابزارهای مختلف قصد دارند مسائل مشترک را پاسخ دهند.


1- رویکرد سنتی تحلیلی

این دسته متشکل از فیلسوفان زبان دیروز و معرفت شناسان امروزند که قصد دارند با واکاوی معنایی (semantic)و منطق کارکرد واژگانی چون دانش دانستن باور توجیه و... دارند و با اتصال به درک عام (common sense) چالش های معرفت شناسی را پر کنند. در هر حال با روبرو شدن معرفت شناسی با چالش های پراگماتیسمی و به اشتراک رسیدن سوالات فلاسفه علم و معرفت شناسی و روبه رو شدن با دور ها و تسلل های پی در پی، این رویکرد در حل مشکلات معرفت شناسی عقیم مانده است.


2- رویکرد تجربی

این رویکرد همچون دیگر شاخه های فلسفه، قصد دارد که مسائل فلسفه مانند مسائل علمی به بوته آزمایش بسپارد. از آنجا که فلسفه تحلیلی به طور کلی و معرفت شناسی به طور خاص بر آزمایش های ذهنی استوارند این آزمایش ها را به میان مردم عادی برده و تا این نکته را بسنجد را که استدلالات فیلسوفان تا چه حد به شهود و درک عمومی نزدیک است.

این رویکرد مخالفان زیادی بین فیلسوفان دارد؛ از آنجا که چنین رویکردی را دور از مشی اصیل فلسفه می دانند. ضمن اینکه بسیاری معتقدند که موقعیت ها باید دقیق تعریف شوند و مردم عادی در جریان تعاریف دقیق نیستند و پاسخ های آنها نمی تواند درست باشد. در هر حال این رویکرد هم به سرعت در حال پیشرفت است و با تمام ضعف هایی که تاکنون داشته امروزه در حال تجربه های خوبی است. برای مثال در علوم شناختی و neuro science و فلسفه ذهن دستاورد های قابل اعتنایی داشته است اما هنوز در حل پارادوکس ها و استدلالات مجرد موفقیت چندانی نداشته است.


3- رویکرد صوری/formal epistemology


این رویکرد بر خلاف دیدگاه سنتی زبان را مبنا قرار نداده است؛ بلکه به جای زبان ریاضیات را مبنا قرار داده است. برای مثال برای مفاهیم چون باور به دنبال تعاریف و معادل سازی ریاضی است. این رویکرد در نتیجه نزدیک شدن سوالات فلسفه علم و معرفت شناسی است و وامدار نگرش هستی شناسانه ای است که عقلانیت محض را در جهان مبنا می داند.


این روش مدعی نگاهی صد در صد فلسفی است (با این نگرش که نظریه پردازان علم عموما فیلسوف هستند نه دانشمند). اگر چه دستاورهای این دیدگاه نیز هنوز خام است، اما همچنان سرسخت در نگرش های بنیادی است. بیزگرایی و کاربرد علم احتمالات در معرفت شناسی در دستاورد های این رویکرد است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۱۲
بنفشه افتخاری

ماجرای گودبرداری و ریزش ساختمان ها متاسفانه امروز دیگر در تهران تبدیل داستان تکراری شده، البته خود من هم که تا قبل از دیروز که فهمیدم که خانه پدر و مادرم ام فروریخت، درکی از عمق فاجعه نداشتم. فروریختن خانه و زندگی تنها در عرض دو دقیقه مصیبتی نیست که به سادگی بتوان را آن هضم کرد و صد البته که از دیروز هزاربار سجده شکر به جا آوردم که خانواده ام به موقع از خانه خارج شده اند والا قطعا الان توان نوشتن نداشتم!

قصه بسازبفروش ها و پول به جیب زن ها (یا به قولی بساز و بندازها ) از احادیث نامردمی هاست که کم ننوشتند، اغلب ما به نوعی مارگزیده ایم! درد من چیز دیگری است که این حادثه پیش بینی شده بود! دو هفته پیش اهالی ساختمان به شهرداری شکایت برده بودند و خانه و ترک ها را به آتش نشانی نشان داده بودند!!!!!

چه کسی پاسخگوست؟

چرا خطر جدی گرفته نشده؟

چرا خانه تخلیه نشده؟

چرا جلوی گودبرداری بیشتر گرفته نشده؟

در حالی است که به گفته خود کارشناسان اگر این حادثه در شب رخ داده بود حداقل 30 نفر کشته بر جا می گذاشت.

لینک را بخوانید، ماموران آتش نشانی منت گذاشته اند که مامورشان با لباس دامادی آمده! اگر کاری که در زمان خودش می بایست انجام شود، انجام شده بود چه نیازی به این بود که کسی مراسم خواستگاریش را رها کند. قصد ندارم زحمات نیروی اتش نشانی را کوچک جلوه دهم،اما در برابر جان انسان ها نمی توان سهل انگاری کرد!

لینک آتش نشانی که تایید شده که اهالی قبل از این حادثه در تاریخ 5/11/1390به آتش نشانی گوشزد کرده بودند.

دیگر منابع این خبر از مهرنیوز

دشمن این سرزمین کیست؟ سرزمینی که جاده هایش هر 5 سال به اندازه همه کشته های 8 سال جنگ تحمیلی کشته می دهد، خانه به آسانی روی سرت خراب می شود چه نیازی به دشمن دارد.


image

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۰ ، ۱۴:۰۷
بنفشه افتخاری

روستای مادری؛ عراقیه

جمعه, ۱ بهمن ۱۳۸۹، ۱۱:۱۵ ب.ظ
باز دیوارهای بلند خانه را دیدم، آن بادی که بوی خاک را برایم می آورد، آن صدا که گذشته ای مبهم را در گوشم وزوز می کرد و من که قادر نیستم نه صدا را تحلیل کنم نه خود را چنان سر و سامان بدهم که دست بر این روزگار بکشم و خاکها را پاک کنم و دربیاورم قصه آقاجانم را... همه چشمانی که یه عمر به گندم و سیب زمینی نگاه کردند. رفت و ویران شد روستای مادری و مردمانش هم یا مرده اند و رهسپار شهر و آپارتمان نشینی...خیلی دور نبود بیست و اندی سال پپیش من تابستانها را به روستای عراقیه در فراهان می رفتم...روزهای پربار از لمس خاک، رقصیدن در باد،  گره زدن شاخه های مو، پنیرک جمع کردن، دنبال نخودک و شنگ و کنگر گشتن...آن موقع ها می رفتم بالای کندوله و در گندم شنا می کردم و مادربزرگم  داد می زد این گندم ها نان می شوند و کثیفشان نکن و من که اصلا گوش نمی کردم و کار خودم را می کردم...
هر بار که به ایران می روم فرصت نمی کنم به هیچ چیز برسم..آن شهر شلوغ طلسم شده، آن بل و شو، آن همه دود و کثافت به درون قلب و ریه می رود برمی گردد مجالی نمی دهد که سراغی از خود بگیریم، سراغی از آنچه جا گذاشتیم و بزرگ شدیم...مگر در غربت خواب کودکی ها را ببینیم که در بیداری چقدر هراس انگیز است به یاد بیاوریم دیگر آن قناتها خشک شده اند خانه چاله ها، قاش ها همه پر شده اند از تارهای عنکبوت و زندگی ای که مرد...مرد...
پی نوشت:
کندوله: سیلوهای کوچکی از سفال برای نگه داری گندم که در منطقه فراهان در استان مرکزی به آن کندوله می گویند.
خانه چاله: اتاقی زیر زمینی که بسیار خنک است در گذشته که یخچال نبوده برای نگه داری مواد فاسد شدنی در هر خانه می ساختند.
قاش: محل نگه داری دام
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۸۹ ، ۲۳:۱۵
بنفشه افتخاری